شروع عزاداری از بیست و هفتم ذوالحجه است. مردم بعد از نماز شام در مسجد
جمع میشوند. مسجد معمولن دو سالن جداگانه برای زنان و مردان دارد. منبر را در
سالن مردان میگذارند. اول چند طلبه یا شاگرد مکتب (آنها را ذاکر میگویند) نوحه یا
روضه میخواند. آخوند بلند میشود و سخنرانی میکند. بعد مردان سینه میزنند.
آنانیکه نمیتوانند سینه بزنند گوشهای مینشینند. سینهزنی دو گونه است: یکی سنتی
و دیگری با نوحه و شعر.
سینهزنی سنتی: یکی از مردان میانسال در اول صف قرار میگیرد. جوانها و
اطفال پشتش دایرهوار میایستند. سردسته میگوید: اَ مولا (نام یکی از امامان
را میگیرد). دیگران هم تکرار میکنند. یک قدم پیشتر میروند. همین طور بزرگان
را نام میگیرند و سینه میزنند و دایرهوار میچرخند. در آخرین لحظات که سینهزنان
خسته میشوند ملا یا یکی از موسفیدان صلوات میگوید و سینهزنی تمام میشود.
سینهزنی با نوحه و شعر: نوحهخوان در جای مناسب میایستد و نوحه میخواند
که در باره یکی از امامان یا شهدای کربلاست. دیگران سینه میزنند. تعدادی در وسط
میایستند و زنجیر میزنند. بعد مطلع شعر را تکرار میکنند. هنگام که مطلع شعر را
تکرار میکنند، سینه یا زنجیر نمیزنند. بعد شروع میکنند به سینهزدن تا دوباره نوبت به
تکرار مطلع شعر برسد.
بعد از اتمام مراسم همه به خانه یکی از اهالی قریه میروند و نذر میخورند.
فقیر و غنی در این ماه نذر میکند. مردم از اول سال بره یا بزغالهای را نذر امام
حسین میکنند. آن را نمیزنند. در خانه نگهمیدارند. اگر به کوه بفرستند به چوپان
توصیه میکنند اذیتش نکند.
عاشورا روز خاصی برای عزاداران است. اگر هوا
سرد باشد مراسم تنها در مساجد برگذار میشود. ورنه مردان چند قریه در قبرستان جمع میشوند و عزاداری میکنند.
اگر در قبرستان مراسم بگیرند، صبح زود همه جمع میشوند. دسته سینهزنی
تشکیل میدهند و حرکت میکنند. بلند گویی را که از آن نوحه پخش میشود، بر چوب دراز میبندند و به نوبت به دست میگیرند. چند نفر مسؤلیت انتقال لباسهای اضافی سینهزنان را
به عهده دارند.
وقتی به قبرستان رسیدند، مینشینند. ملاها سخنرانی میکنند. با اتمام سخنرانی، عزاداران سینه میزنند. سپس همه به قریههایشان برمیگردند و بقیه مراسم را در مسجد قریهشان برگذار میکنند.
اگر برف یا باران باشد، قبل از چاشت همه در مسجد جمع میشوند. نوحه و روضه خوانده میشود. در این روز چندین آخوند سخنرانی میکنند. نزدیکیهای چاشت، مقارن زمان که ابوالفضلالعباس و امام حسین به شهادت رسیدهاند، عَلَم داخل مسجد میآورند. اول به سالن زنان میبرند. یک نفر علم را میگیرد و یک نفر نوحه میخواند. بعد به سالن مردان میآورند. علم را بر زمین میگذارند. مردم دور علم جمع میشوند و گریه میکنند.
در ختم مراسم دعا خوانده میشود. بعد شیرچای و نان (تیکی) نذری میخورند.
وقتی به قبرستان رسیدند، مینشینند. ملاها سخنرانی میکنند. با اتمام سخنرانی، عزاداران سینه میزنند. سپس همه به قریههایشان برمیگردند و بقیه مراسم را در مسجد قریهشان برگذار میکنند.
اگر برف یا باران باشد، قبل از چاشت همه در مسجد جمع میشوند. نوحه و روضه خوانده میشود. در این روز چندین آخوند سخنرانی میکنند. نزدیکیهای چاشت، مقارن زمان که ابوالفضلالعباس و امام حسین به شهادت رسیدهاند، عَلَم داخل مسجد میآورند. اول به سالن زنان میبرند. یک نفر علم را میگیرد و یک نفر نوحه میخواند. بعد به سالن مردان میآورند. علم را بر زمین میگذارند. مردم دور علم جمع میشوند و گریه میکنند.
در ختم مراسم دعا خوانده میشود. بعد شیرچای و نان (تیکی) نذری میخورند.