ایام جوانی که دانش آموز صنف
نهم بودم با یکی از دوستانم تقسیم اوقات روزانه ترتیب دادهبودیم. این برنامه
شامل همه کارهای که در طول روز انجام میدادیم میشد. وقت درس، خواب، غذا، مطالعه
و بازی در نظر گرفته شدهبود. روزهای اول تمام برنامهها را با جدیت اجرا میکردیم
و لی بعد از چند روز کمکم از جدیتمان برای اجرای برنامهها کاسته شد.
یک روز یکی از همصنفانم پرسید که برنامه را تا چه حد جدی میگیریم. جواب دادم: بخشی از برنامهها را سخت جدی میگیریم و بخشی دیگر را گاهی انجام میدهیم و گاهی انجام نمیدهیم. ساعات را که برای بازی، خواب و غذا در نظر گرفته شده هیچگاه ترک نمیشود ولی بخش دیگر اکثر اوقات ترک میشود. حالا که سالها از آن زمان میگذر، آرزو میکنم کاش هر دو بخش را جدی گرفته بودم. شرایط زندگیام هرچند با آن زمان تفاوت کرده اما دنیا هنوز به پایان نرسیده. بعد از این برای اینکه بخشی کوچکی از اشتباهات سالهای از دست رفته را جبران کنم، بخش مطالعه و درس را جدیتر خواهمگرفت. غذا خواهمخورد و بازی خواهمکرد.
یک روز یکی از همصنفانم پرسید که برنامه را تا چه حد جدی میگیریم. جواب دادم: بخشی از برنامهها را سخت جدی میگیریم و بخشی دیگر را گاهی انجام میدهیم و گاهی انجام نمیدهیم. ساعات را که برای بازی، خواب و غذا در نظر گرفته شده هیچگاه ترک نمیشود ولی بخش دیگر اکثر اوقات ترک میشود. حالا که سالها از آن زمان میگذر، آرزو میکنم کاش هر دو بخش را جدی گرفته بودم. شرایط زندگیام هرچند با آن زمان تفاوت کرده اما دنیا هنوز به پایان نرسیده. بعد از این برای اینکه بخشی کوچکی از اشتباهات سالهای از دست رفته را جبران کنم، بخش مطالعه و درس را جدیتر خواهمگرفت. غذا خواهمخورد و بازی خواهمکرد.
No comments:
Post a Comment