زندگی مردم بدرقم خستهکن
شده. قبلاٌ اگر دو طالب منفجر میشد، یک بار روحالله نیکپا قهرمان میشد. یک گوشهی دل میگریست و گوشهی دیگر لبخند کمرنگی میزد. آن سالها اگر دو مکتب در جنوب
افغانستان آتش زده میشد، یک مکتب به همت مردم مرکز و شمال افغانستان ساخته میشد.
حالا هر چه میشنویم درد و خون است. یک روز سیویک مسافر ربوده میشود.
روز دیگر دختری را به خاطر کار نکرده میکشند. شب نشده سربازان اردوی ملی را
گوسفندوار سر میبرند. نه خبری از قهرمانی تیم فتبال است و نه از قهرمانی نثاراحمد
بهاوی و روحالله نیکپا. تنها چیز که زندگی مردم را از یکنواختی غمفزا نجات میدهد
صدای خودترقانی برادران ناراضی رییس جمهور قبلی و مخالفین سیاسی رییس جمهور فعلی و
دشمنان قسمخورده مردم سرزمینمان و صدای گریه مادران فرزندمرده است.
No comments:
Post a Comment